ای کاش آب بودم، و تا انتهای این روزمرگی زلال میماندم
قطرهای از جویباری
جدا گشته از چشمهٔ کوهستانی بودم.
به تخیل دریا و ،به تصور وسعت ،جاری به دریا
شدم.
به وسعت دریا رسیدم اما دیگر زلال چشمه نیستم.
افسوس که هرگز از دریا به
جویبار بازگشتی نیست
سلام
دوباره پاییز شد و فصل شیشه های بخار گرفته...
فرض کن جلوی یک شیشه ایستادی
شیشه بخار گرفته
روی شیشه چی مینویسی؟
نکته قابل توجه در این فرم سئوال تعیین جنسیت است که غیر از گزینه "مذکر" و "مونث" گزینه دیگری با عنوان "نامشخص" ذکر شده است!