ما

آزاد

ما

آزاد

لعنت بر شیطان

به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان»!

لبخند زد. پرسیدم: «چرا می خندی؟»

پاسخ داد: «از حماقت تو خنده ام می گیرد»

پرسیدم: «مگر چه کرده ام؟»

گفت: «مرا لعنت می کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده ام»

با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می خورم؟!»

جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده ای. نفس تو هنوز وحشی است؛ تو را زمین می زند.»

پرسیدم: «پس تو چه کاره ای؟» 

پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز»

نظرات 1 + ارسال نظر
مهدی دوشنبه 29 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 09:35 http://mohaymen.blogsky.com

سلام
وبلاگ خوب و مفیدی داری مخصوصا این پست خیلی جالب بود
موفق باشی
راستی خوشحال میشم اگه به وبلاگ منم سر بزنی و نظرتو درباره اون بگی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد